امام سجاد علیه السلام هنگام ورود به شام تقاضای مرگ کردند
نقل شده است که در شام برای کسر شأن بانوان حرم آنها را بر الاق های چموش سوار کردند. حضرت ام عبدالله، همسر امام زین العابدین علیه السلام با فرزند خردسال خود امام باقر علیه السلام روی یکی از همین استرها بودند. ایشان دارای شخصیتی بسی عظیم و جلیل القدر است،الباقی در ادامه مطلب
پدر ایشان امام حسن، پدربزرگشان امیرالمومنین علیه السلام، عموی بزرگوارشان امام حسین علیه السلام، همسر گرامیشان امام سجاد علیه السلام و فرزند گرامشان امام باقر علیه السلام است. وقتی که سوار استر بودند چون این استرها چموش بود و باید حجاب خود را هم رعایت می کرد و مراقبت از فرزند کوچک خود امام باقر علیه السلام می کرد، سنگی از بام شامیان بر سر ایشان اصابت کرد و از روی استر بر زمین خوردند این صحنه را که امام زین العابدین علیه السلام دیدند او که دارای صبر الهی اند؛ امام نه تنها آرزوی مرگ بفرمایند بلکه فرمودند ای کاش از مادر زاییده نمی شدم؟!
فیا لیت امی لم تلد لی و لم أکن یزید یرانـــی فی البلاد اسـیر[۱]
اقـــاد ذلیلاً فی دمشــــق کأننـــــی مـــن الزنــــج عبــــد غاب عنه نصیر
و جـــدی رسـول الله فی کل موطن و شــــیخی امـــــیرالمؤمنین وزیـــر
ای کاش مادر مرا نزاییده بود و وجود نداشتم و یزید مرا در شهرها اسیر نمی دید.
مرا در دمشق به خواری می برند. گویا برده ای از زنگیان هستم که یاوری ندارد. در حالی که در هر مقامی جد من رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم ) و بزرگ من امیرالمومنین وزیر اوست.
در این تردیدی نیست که امام و حجت خدا، واجد صبر الهیست. تاب و تحمل و آرامش و قرار او مافوق تصور ماست. امام کسی است که قرار و آرام زمین و زمان به وجود اوست که:
لو خلت یوما بغیر حجه لماجت باهلها، کما یموج البحر باهله
اگر زمین لحظه ای از حجت خالی باشد موج می زند به اهلش همانگونه که اهل دریا دچار موج می شوند.
امامی که در این مرتبه از قرار و آرامش است، که آرامش عالم وجود بسته به اوست مگر در اسارت شام چه مصیبتی بر او وارد می شود که تقاضای مرگ می کند.
فتأمل! که این تعابیر والای امام و حجت خدا بسی قابل تدبر است.
[۱] . مدینه المعاجز: ۴/۱۱۰؛ عنوان الکلام فشارکی: ۱۱۸؛ المنتخب: ۴۷۰ با کمی تفاوت.