مناجات با امام حسین (ع)
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که روزی ما کربلا کنند
ما را که بین روضه به آتش کشیده اند
فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند ؟
اول مرا به نیمه نگاهی کشانده و
بعدش به آه و گریه مرا مبتلا کنند
غیر از قبیله ی علی و فاطمه کجا
شاهان به حال و روز گدا اعتنا کنند ؟
دور از مرام و مسلک این خانواده است
یوم الحساب نوکر خود را رها کنند
با اذن مادرش به محرم رسیده ایم
او گفته است تک تک ما را صدا کنند
آنان که حر گم شده را هم خریده اند
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند
درد نهفته ای که مداوا نمی شود
باید زتربت حرم او دوا کنند
سالی گذشت تیره شدم منتظر شدم
تا که مس وجود مرا هم طلا کنند
اصلا در این حسینیه ها ، در محرمش
ما را به دین و شرع و خدا آشنا کننند
در محضر خدا و ائمه میان عرش
جمع ملائکه همه روضه به پا کنند
که کوفیان چگونه جلو چشم فاطمه
سر از تن عزیز پیمبر جدا کنند
ای کاش خواهرش به روی تل نبود و یا
لشگر کمی ز شرم نگاهش حیا کنند
از بوسه گاه زینب اوچون نمی شود
پس ناگزیر خنجرشان از قفا کنند
در قتلگاه بر سر راس بریده اش
دعوا شده است تا به روی نیزه جا کنند