روضه امام حسین (ع)

بانک مطالب مذهبی

بانک مطالب مذهبی

پیام های کوتاه
بایگانی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۵ شهریور ۹۹، ۱۶:۲۶ - دورقی
    09167830337
نویسندگان

۲۰ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

 
امام رضا (ع)
 
  هوای صحن وسرا بود وشور شیدایی

به روی گونه ام الماس اشک  زیبایی

رواق و صحن و شبستان و پنجره فولاد

سحرگهی  و نمازی  عجب  مصلّایی

به زیر طاق طلا،  چشم خیل زوارت

چه آستانی  و  چه گنبد  مطلّایی

که ملک نه ، ملکوت است حریم قدس شما

شما چو کرب و بلا غرق عرش اعلایی

هزار یوسف مصری غلام در گه توست

چرا که یوسف و شمس ُ الشموس زهرایی

نمود دست کریمت به  قریه ی حمراء

دوباره معجزه ای  ، زمزم گوارایی

تمام خشت دلم از گل وجود تو بود

الی الابد به دلم هست شور و غوغایی

شهنشها غم وحاجات من مبر از یاد

دخیل پنجره فولادم  از  تمنّایی

قسم به مادرتان فاطمه  نگاهی کن

طبیب مادر من  ای دم  مسیحایی

 

شاعر : حمید  قلی زاده
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۵:۰۳
shiehastam shiehastam

بیلمیرم !!!!!!!

مسعود هادوی از آزادگان 8 سال دفاع مقدس در این باره می گوید: در مقر سپاه سوم و هفتم عراق که «ماهر عبدالرشید» فرمانده آن بود از من بازجویی کرد. دست‌هایم را از پشت دستبند زده بودند. قبل از ترجمه حرف‌هایم سرهنگی که فارسی بلد بود، پرسید می‌توانی انگلیسی صحبت کنی به انگلیسی گفتم «نه». گفت عربی بلدی گفتم «لا». گفت ترکی بلدی گفتم «بیلمیرم». عصبانی شد و با پوتین به دهانم کوبید. آنقدر مرا زدند که چهار بار بیهوش شدم. بازجو به من گفت من به هر زبانی از تو سوال می‌پرسم جواب می‌دهی آن وقت می‌گویی نه انگلیسی بلدی نه عربی، نه فارسی و نه ترکی؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۵
محسن احمدی نیا

جنایات رژیم بعث در بیمارستان

عمل و اتاق عمل:برادرانی که احتیاج به عمل داشتند هرگز اتاق عمل را نمی دیدند . اما برادرانی که به اتاق عمل وارد می شدند شب قبل انتخاب می شدند.به آنها روغن کوچک داده می شد و 24 ساعت به آنها غذا داده نمی شد.روز بعد برای آموزش به اتاق عمل میبردند و چاقو و وسایل را به دست دانشجویان بی تجربه می دادند تا نحوه ی عمل را یاد بگیرند. و اکثر برادران شهید شده به جای برادران زنده از اتاق عمل بیرون می آمدند.چون از روده و معده ی آنها نمونه برداری میکردند وضعیت... در همان حال آنها را رها می کردند و برادران به شهادت میرسیدند.اما برادران شهید را رها نمی کردند و برای کالبد شکافی به سرد خانه می بردند و بدن را می شکافتند و خیاطی می کردند و همان طور رها میکردند. و از دیگر جنایات برادرانی که آمپول بی هوشی زیادی تزریق کرده بودند چون به هوش نمی آمدند پوست  پای آنها را با قیچی میبریدند تا به هوش آیند.از اول مرداد 67 تا 68 حدودا 80 نفر به شهادت رسیدند.آخرین جنایت در بیمارستان بعقوبه برادری به نام محمد حسین دهقان از قلعه به مدت 8 روز در آنجا بستری می شود و بعد از آن به بیمارستان بعقوبه انتقال داده میشود.که موجب عفونت محل جراحی شده و بعد از مدتی به شهادت رسید.فرق بین بسیجی و سرباز قلعه و سوله و اوج گیری بیماری سل حدود 100 بدون درمان قطع کردن پای سید محمدحسینی در اردوگاه با اره بدون بی هوشی.

به قلم:حسینعلی قادری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۱
محسن احمدی نیا

حضرت محمد (ص) :

هر خانمی که خود را معطر و خوشبو کند ( عطر بزند ) و سپس از خانه خارج شود، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه خواهد گرفت، تا وقتی که به خانه برگردد ، هرچند برگشتش به خانه طول بکشد 

فروع کافی جلد 5 صفحه 163 ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 559

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۰
محسن احمدی نیا

انواع شکنجه ها !!!!!!

در مورد ناخن کشیدن من ندیدم و نشنیدم که بنشینند و با انبردست ناخن کسی را از بیخ بکنند، وقتی روی ناخن شلاق میزدند از بیخ میپرید، گاهی هم سه یا چهار سوزن ته گرد را تا نیمه در زیر ناخن فرو میکردند، بعد فندک یا شمع زیر سوزن روشن میکردند، این کار سوزش عذابآوری داشت، بعد از مدتی زیر این ناخن سیاه میشد، چرک میکرد و بعد از چند روز میافتاد.

حد شکنجه در کمیته مشترک ( 53 _ 1352 ) اتاق شکنجه در طبقه سوم زندان زنان ، مقابل اتاق شماره 11 بود ، من تقریباً تیر و مرداد 52 را در آنجابه سر بردم ، اتاق شکنجه حدوداً 4×3 متر بود ، یک تخت فلزی به ابعاد تقریبی 2/1×2 متر ، طنابی برای بستن دست ها و پاها به تخت ، چند عددشلاق در اندازه ها و ضخامت های مختلف ، یک باطری ماشین برای تأمین برق باتوم الکتریکی و .... از جمله وسایل این اتاق بود . وقتی متهم را بهاتاق شکنجه می آوردند اگر مهم بود ، چند بازجو او را احاطه کرده با هم او را شلاق می زدند ، سین جیم می کردند یا یکی شلاق می زد ، دیگری لگد و آن دیگری سیلی که چاشنی همه اینها فحش و ناسزا بود ف هم صدای آنها بلند بود و هم صدای مأمورین . از طرفی هم ممکن بود بقیه زندانیان را هراس و ترس فرا بگیرد که مبادا آن فرد از هم پرونده های آنها باشد ، در مدتی که بازجوها مشغول ضرب و شتم و سر و صدا بودند ، سایر زندانیان در سلول عذاب می کشیدند و در ناراحتی به سر می بردند . هم برای خود و هم برای فردی که شکنجه می شد ناراحت بودند ، اصلاً گاهی بازجوها درهای سلول های دیگر را باز می کردند و به متهمین و زندانیان فحش و بد و بیراه می گفتند و تهدید می کردند . شکنجه ها در آن زمان (شش ماهه اول 52) در حد سوزاندن با آتش سیگار و فندک بود ، چک و لگد که جای خود داشت ، بالاترین شکنجه هم شلاق بود ، شلاق با کابل برق . بعضی ها آن قدر سریع در برابر این شکنجه کوتاه می آمدند و حرف می زدند که شکنجه گران به شلاق می گفتند : مشکل گشا . تازیانه های شلاق به کف پا روی رشته های عصبی اثر می گذاشت ، با هر ضربه شلاق درد تا مغز استخوان آدم را در بر می گرفت و به اصطلاح تا مغز آدم سوت می کشید ، تکرار شلاق موجب می شد کف پا گوشت اضافی بیاورد و برآمدگی در کف پا ایجاد شود . آویزان کردن به صورت وارونه و چرخاندن نیز در کار بود ، دستبند زدن صلیبی از همه شکنجه ها غیر قابل تحمل تر بود ، در این شکنجه فرد را از مچ دست به دیوار صاف یا نرده ای آویزان می کردند که سنگینی بدن موجب کشیده شدن است ها در طرفین و فشار طاقت فرسایی در مچ و آرنج و کتف می شد ، آدم احساس می کرد که هر آن رگهایش پاره خواهد شد ، ادامه این شکنجه و تحمل آن بیشتر از بیست دقیقه ممکن نبود ، چرا که دست ها باد می کرد و حرکت خون کند و دست ها کبود می شد . بعد چهارپایه ای زیر پای فرد می گذاشتند و از او می خواستند که حرف بزند ، اگر به زبان می آمد که هیچ ، اگر دم فرو می بست دوباره چهارپایه را از زیر پایش می کشیدند..........

این تنها قسمتی از خاطراته نوع شکنجه ها بود و بازهم چیزی جز گفتن این جمله نداریم

شهدا شرمنده ایم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۹:۳۴
محسن احمدی نیا

تیزر مستند لبیک

دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۱:۲۹
shiehastam shiehastam

حضرت زینب(س)-اربعین

آمدم اینجا دوباره...لشگرت یادش بخیر

قاسم و عون و زهیر و جعفرت یادش بخیر

اولین باری که اینجا آمدم یادت که هست؟

شد رکابم ساقی آب آورت یادش بخیر

اولین باری که اینجا پهن شد سجاده ام

با اذان دلربای اکبرت یادش بخیر

حال، من برگشته ام اما نه مثل بار قبل

قامت مانند سرو خواهرت یادش بخیر

از امانتداری ام دارم خجالت می کشم

بچه های من فدای دخترت... یادش بخیر

روضه ی دیروزمان این بود با بی بی رباب

ای عروس مادر من اصغرت یادش بخیر

من خودم اینجا به جسمت پیرهن پوشانده ام

دستباف یادگار مادرت یادش بخیر

رفتی و با اشک هایم بدرقه کردم تو را

ای برادر آن وداع آخرت یادش بخیر

مثل جدم می شدی در پیش چشمان همه

وای من عمامه ی پیغمبرت یادش بخیر

ساربان در پیش چشمان خودم حراج کرد

گوشواره هام...نه انگشترت... یادش بخیر

شاعر : آقای مهدی نظری

اشعار بیشتر در مورد در اربعین اباعبدالله (ع)



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۳
shiehastam shiehastam

"روضه امام حسین (ع) "

قصد دارد مجموعه گزیده بیانات حضرت آیت الله الامام خامنه ای(حفظه الله) را در چند بخش برای تان بیاورد. در ادامه باهم به مرور بخش اول این مجموعه می پردازیم.


بخش اول گزیده بیانات حضرت آیت الله الامام خامنه ای(حفظه الله) پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب1372/09/24

هدف ؛شعبه حوزه علمیه قم شدن دانشگاه ها نیست

این را همه مى‌فهمند: نه امام و نه دیگر بزرگواران نخواستند بگویند که دانشگاهها جمع شوند و قم بروند، یا شعبه‌اى از حوزه قم شوند. یا این‌که حوزه قم جمع شود و بیاید در دانشگاهها حل گردد، یا شعبه‌اى از آنها شود. هیچ‌کس این را نخواست و مطرح نکرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۰
shiehastam shiehastam

از ماموریت که بر گشت خوشحال بود و پرسید : راستی فرمانده گمراه کردن اینها چه فاییده ای دارد؟

ابلیس جواب داد : امام اینها که بیاید عمر ما تمام میشود اینها رو که غافل میکنیم امامشان دیرتر میاید.

با کنجکاوی پرسید: این هفته پرونده ها چطور بود ؟

ابلیس نگاهی به اون انداخت و گفت : مگر صدای گریه ی اقایشان را نمیشنوی...؟؟

یا اباصالح مهدی ...

کم ما و کرم شما ارباب....

                                               

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۶
محسن احمدی نیا

پیامبر (ص) فرمود:

نگاه ( حرام) ، تیری از تیرهای ابلیس است. پس هرکس این نگاه ( حرام) را به خاطر ترس از خداوند تر کند، خداوند به او ایمانی عطا کند که لذتش را در قلبش احساس نماید.

جامع الاخبار،ص243

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۸:۲۱
محسن احمدی نیا